
دروغگویی در کودکان
تقریباً هیچکس از دروغ گفتن یا دروغ شنیدن خوشش نمیآید. ولی پدرها و مادرها به این دلیل که مسئول تربیت فرزندان خود هستند، با شنیدن دروغ از زبان بچهها بیشتر ناراحت می شوند. اما باید بدانیم که کودکان به دلایل مختلف یا با الگوبرداری از رفتار والدین ، به دروغ گویی روی میآورند.
دروغ مخالف راستگویی و درستکاری است و در همه فرهنگ ها و جوامع کار زشتی محسوب می شود. علت اصلی دروغگویی در کودکان بسیار پیچیده است و نیاز به تجزیه و تحلیل شخصیت هر فرد دارد. اگرچه بعضی افراد ممکن است آن را یک رفتار زنانه بدانند ، اما تحقیقات نشان می دهد که در دروغگویی بین زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد و دروغگویی به جنسیت افراد مربوط نمیشود. در خیلی از موارد پدر و مادر نگران این هستند که فرزندشان زیاد دروغ میگوید.
کودکان گاهی اوقات به این دلیل دروغ می گویند که کسی را ناراحت نکنند یا گاهی برای اینکه احساسات یا واکنش های خود را پنهان کنند و یا از مجازات فرار کنند و پاداش و توجه دریافت کنند، دروغ میگویند. نکته مهمی که باید بدانید این است که واقعیت و تخیل در زندگی کودکان زیر 6 سال در هم آمیخته است و ممکن است کودک هر آنچه را که تخیل میکند به زبان بیاورد. به این نوع دروغگویی در کودکان “دروغ سیاه و سفید” می گویند. در بیشتر موارد ، این دروغها بسیار اغراق آمیز و غیرواقعی هستند. به عنوان مثال ، یک پسر بچه 6 ساله با هیجان به مادرش می گوید: “من دیروز یک غول را دیدم!” این دروغها، امیدها و دلهره های کودک را به ما نشان میدهد. و چیزی را که آن شخص می خواهد باشد، آشکار می کند. پدر و مادر می توانند با اطلاعاتی که از گفته های دروغین کودک می گیرند ، به کودک کمک کنند تا واقعیت را از افکار پوچ و خیالی تشخیص دهد.

دلایل دروغگویی در کودکان
دروغگویی در کودکان دلایل مختلفی دارد. شناسایی و از بین بردن این دلایل ، باعث میشود شخصیت کودک شما رشد سالمی داشته باشد. این علتها را در رفتار کودکان و در رفتار خودتان پیدا کنید.
- ترس از نتیجة گفتن حقیقت
- فرار از مسئولیت پذیری و جبران اشتباهات
- برای وارد شدن به جمعی از دوستان که دروغ را جذاب و باحال می دانند.
- بسیاری از محدودیت ها و خط قرمزهای والدین
- تقلید کردن از افراد بزرگسالی که دروغ میگویند.
- برای آزمایش خوب یا بد بودن یک رفتار
- گهگاه و به ندرت، نشانه ای از بیماری روانی مانند اختلال سلوک است.

انواع دروغگویی در کودکان
برخی والدین دروغ گفتن فرزندان خود را عادی می دانند. اگرچه دروغ گفتن در سنین جوانی طبیعی به نظر میرسد ، اما همیشه رفتار درستی نخواهد بود. به عنوان مثال ، کودک 2 ساله درک درستی از اهمیت حقیقت و راستگویی ندارد ، اما همان کودک در سن 10 سالگی باید تفاوت بین درست و غلط را درک کند. همچنین طبیعی است که کودک 5 ساله در خواب و خیالات خود غوطه ور شود و داستان های طولانی و غیر واقعی را تعریف کند. والدین باید بدانند که این کودک قصد ندارد با گفتن داستان های تخیلی و داستان های دروغین کسی را فریب دهد. به گفته سپیده دانایی ، روانشناسان دروغ های کودکان را به هفت دسته تقسیم می کنند:
1. دروغ بازي:
دروغی که کودک با آن وقایع خیالی را به دیگران می قبولاند. به عنوان مثال ، کودک 4 ساله تحت تأثیر تماشای فیلم یک داستان را به دروغ تعریف میکند و تنها هدف او سرگرمی است.
2. دروغ مبهم:
این نوع دروغگویی در کودکان به این دلیل است که کودک نمیتواند جزئیات مسائل را توضیح بدهد. به عنوان مثال ، یک کودک 4 ساله در مورد آنچه دیشب در اتاقش اتفاق افتاده و باعث ترس او شده صحبت می کند، اما برخی از چیزهایی که تعریف میکند نادرست است.
3. دروغ پوچ:
در این حالت کودک برای جلب توجه دیگران از دروغ استفاده می کند. به عنوان مثال ، وقتی کودک 8 ساله متوجه میشود مادر و برادرش در حال بازی کردن هستند، برای جلب توجه مادرش خاطره دروغی از مدرسهاش تعریف میکند.

4. دروغ انتقام جويانه:
این نوع دروغ ناشی از ناراحتی کودک است. به عنوان مثال ، كودكي که از طرف برادرش مورد اذیت قرار گرفته، تلافي مي كند و وقتي پدر به خانه برمي گردد ، براي پدر داستاني دروغين را عليه برادرش تعریف مي كند.
5. دروغ محدود:
کودک از ترس محدودیت شدید ، قوانین سختگیرانه والدین یا تنبیه بدنی، دروغ می گوید. به عنوان مثال ، کودک 5 ساله که به طور اتفاقی ظرفی را شکسته، از ترس مجازات بدنی برادر یا خواهرش را مقصر میکند.
6. دروغ خودخواهانه:
این دروغی برای فریب دادن دیگران استفاده میشود تا کودک به خواسته خودش برسد. به عنوان مثال ، پسری 9 ساله در بازار به مادرش می گوید که دوستش در جشن تولد ماشین شارژی بزرگی از پدرش هدیه گرفته است و او ناراحت است که آن اسباب بازی را ندارد. به این ترتیب کودک سعی میکند مادرش را وادار به خرید ماشین کند.
7. دروغ وفادارانه:
کودک از این دروغ برای محافظت و مراقبت کردن از کسی که دوستش دارد استفاده می کند. به عنوان مثال، شکستن ظرف توسط خواهرش را به گردن میگیرد.

علايم دروغگويی
وقتی کودکان دروغ می گویند ، در بسیاری از موارد متوجه میشویم که او دروغ میگوید. کودکان بسیار ناتوان تر از بزرگسالان هستند که بتوانند نشانه های دروغ گفتن خود را مخفی کنند. برخی از علائم دروغ که در کودک قابل مشاهده است: افزايش ضربان قلب، نفس نفس زدن، رنگ پريدگي، بيقراري و اضطراب، خشکي دهان، شتابزدگي و عجله، فراموشکاري، پنهان کردن دست ها، گاز گرفتن لب، پوشاندن بخشي يا نيمي از دهان به وسيله دستان و انگشتان و برقرار نکردن تماس چشمي.توجه به این نکته مهم است که این علائم نشانه قطعی دروغ گفتن نیستند و کودک ممکن است این علایم را به دلایل دیگری مانند اضطراب یا مشکل در برقراری ارتباط صحیح با دیگران نشان دهد.

7 راهکار عملی که شما را یاری می کند بچه هایی راستگو تربیت کنید:
مرحله اول: مفهوم حقیقت را آموزش دهید
از کودکی (2 تا 5 سالگی) هنگام بازی با کودک ، تماشای تلویزیون یا کتاب خواندن تفاوت بین واقعی و غیر واقعی را به کودک خود یاد بدهید. این فرصت ها می تواند مقدمه ای برای شروع بحث در مورد مفهوم حقیقت باشد. به طور مثال از او بپرسید اگر سگی به زیر غلتک آسفالت برود ، آیا مانند کاغذ صاف می شود و سپس به شکل اول خودش برمی گردد و می دود؟ این باعث میشود او تفاوت بین خیال و واقعیت را درک کند.

مرحله دوم: معلم خوبی باشید
از همان سنین پایین ، کودکان مانند یک دوربین فیلمبرداری هر آنچه را که از شما می بینند و می شنوند ضبط و تقلید می کنند ، بنابراین الگوی خوبی باشید. به طور مثال زمانیکه بخاطر هزینه بلیط نیمبها سن کودک را کم میگویید؛ او متوجه این موضوع می شود و حتی ممکن است در آن لحظه بگوید که من 3 سالم نیست. من 4 ساله هستم. بنابراین با گفتن دروغ های کوچک و بزرگ از همان کودکی دروغ گفتن را به او یاد ندهید.
مرحله سوم: لاف زدن و پز دادن را دروغ گفتن ندانید
به کودکتان کمک کنید تفاوت بین رویا و واقعیت را درک کند و سعی کنید بدون اینکه او را دروغگو بنامید ، روی دروغ گفتنش اسم بگذارید. به عنوان مثال ، هنگامی که کودک شما با دوستانش در مورد ماشین کنترل پرنده خود صحبت می کند و آن را توصیف می کند ، می توانید به او پیشنهاد دهید که به دوستانش بگوید که دارد “شوخی” میکند و حقیقت را توضیح دهد. به یاد داشته باشید که همه کودکان گاهی چاخان میکنند اما اجازه ندهید که این رفتار تبدیل به دروغگویی در کودکان شده و مشکل ساز شود.

مرحله چهارم: باعث دروغگویی نشوید
بعضی اوقات بع از اینکه کودک کار اشتباهی انجام میدهد، پدر و مادر طوری از او می خواهند توضیح دهد که کودک ترجیح میدهد دروغ بگوید. به گفته پیاژه ، کودکان تا 4 سالگی رفتاری را انجام می دهند که والدین آنها را خشنود می کند ، به این معنا که “هر آنچه مادر و پدر را خوشحال می کند خوب است و هرچه آنها را عصبانی می کند ، بد است”
مرحله پنجم: جریمه دروغگویی با جریمه کار نادرست متفاوت است
برای کودک توضیح دهید که اگر او حقیقت را بگوید ، کمتر عصبانی خواهید شد زیرا دروغ گفتن جریمه او را دو برابر می کند و بگویید واقعاً به قول خود پایبند هستید. اگر نوجوان شما به جای رفتن به خانه دوست خود به جای دیگری می رود و می خواهید 2 روز او را از بیرون رفتن از خانه محروم کنید ، توضیح دهید که ابتدا به دلیل رفتار خود 2 روز محروم می شود و بعد به دلیل دروغ گفتن برای 2 روز دیگر جریمه خواهد شد. با این کار او متوجه میشود که با صداقت جریمه او به نصف میشود. جریمه دروغ گفتن را فراموش نکنید.

مرحله ششم: راستگویی اش را تحسین و تقویت کنید
وقتی کودک شما راست میگوید، او را تشویق کنید. فرض کنید کودک 3 یا 4 ساله شما ظرف مربا را می شکند و به جای اینکه بگوید “من این کار را نکردم” ، مکث می کند و می گوید: “ببخشید”. در این صورت ، بلافاصله بگویید که از صداقت او راضی هستید و پس از تشویق او ، جریمه شکستن شیشه مربا را تعیین کنید. اگر فرزندتان به خانه آمد و درمورد جایی که بوده حقیقت را بیان کرد ، به او اطمینان دهید که به عنوان پاداش صداقت ، به او اجازه می دهید تا وقت بیشتری را با دوستان خود بگذراند. او را آرام کنید تا از ترس مجبور به دروغ گفتن نشود. اگر قبل از اینکه شما بدانید حقیقت را به شما گفت ، كمتر از حد معمول او را تنبيه كنيد.

مرحله هفتم: کمک گرفتن از متخصص و مشاور
کودکان بالای 10 سال که دائما دروغ می گویند باید از نظر مشکلات عاطفی و روانی مورد معاینه قرار بگیرند. بعضی از آنها می دانند که دارند دروغ میگویند اما به هیچ وجه ناراحت نیستند. این بچهها هم نیاز به پیگیری و معاینه دارند. در مورد دروغ گویی نمی توانیم بی تفاوت باشیم ، اما رفتار ما باید متناسب با کار اشتباه کودک باشد. در مورد کودکی که خیلی حساس است ، اخم یا تغییر حالت چهره ممکن است کافی باشد. اگر بین رفتار ما و کار بدی که کودک انجام داده تناسبی وجود نداشته باشد و ما نسبت به دروغ گفتن او واکنش شدیدی نشان دهیم ، به عنوان مثال کودک فکر می کند پدر و مادر دیگر او را دوست نخواهند داشت. او با خودش فکر می کند که دیگر او را دوست نداری و او در این دنیا تنهاست! این تفکر نه تنها مانع کارهای بد او نمیشود، بلکه انزوا و گوشهگیری و مشکلات دیگری را ایجاد میکند.
نظرات ثبت شده